احکام میت

احکام میت
آنچئئهءءء در ایئئن ماده میخوانید
    برای شروع تولید جدول مطالب ، یک هدر اضافه کنید

    ماده چهاردهم در غسل مس میّت و احکام میت است؛

    احکام میت

    قال الله تعالى؛

    « وَأُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَىٰ بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ »

    یعنی؛ « صاحبان رحم و نسب بعض از ایشان بر بعض دیگر اولی و احقند در احکام و در ارث بردن.»

    سوره احزاب آیه ۶

    و در تهذیب از غیاث بن ابراهیم از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام فرموده؛

    میّت را غسل میدهد آن کسی که اولی است به ارث او.

    تهذیب ج ۱ ص ۴۳۱ ح ۱۳۷۶

    و در فقیه روایت کرده که حضرت صادق علیه السلام فرمود؛

    غسل می دهد به میّت اولی مردمان به او و یا این که آن ولی میّت امر میکند به کسی که به میّت او غسل بدهد.

    فقیه ج ۱ ص ۱۸۶ ح ۳۹۴

    و در کافی و تهذيب از ابن ابوعمیر روایت کرده اند که حضرت صادق علیه السلام فرمود؛

    کسی که اولی مردمان است بر میّت نماز میگزارد به میّت و یا این که امر میکند بر نماز او کسی را که دلش می خواهد.

    کافی ج ۳ ص ۱۷۷ ح ۱
    تهذیب ج ۳ ص ۲۰۴ ح ۴۸۳

    و در کافی از ابونصر از بعض اصحاب خود روایت کرده که حضرت صادق علیه السلام فرمود؛

    نماز میگذارد به میّت اولى النّاس به او و یا این که امر بکند به کسی که دوست دارد.

    کافی ج ۳ ص ۱۷۷ ح ۳

    و در کتب اربعه از ابوبصیر روایت کرده اند که به حضرت صادق علیه السلام گفتم ؛

    زن کسی مرده احق و اولى الناس بر نماز آن زن کدام کس است؟

    حضرت فرمود؛ شوهر او.

    گفتم؛ شوهرش مقدم است بر زنش از پدر و پسر و برادر زن؟

    حضرت فرمود؛ بلی و بر زن خود غسل می دهد.

    کافی ج ۳ ص ۱۷۷ ح ۲
    فقیه ج ۱ ص ۱۰۲ ح ۴۷۴
    تهذیب ج ۳ ص ۲۰۵ ح ۴۸۴
    استبصار ج ۱ ص ۴۸۶ ح ۱۸۸۳

    و در کافی و تهذیب از ابن عمار روایت کرده اند که حضرت صادق علیه السلام فرمود؛

    که شوهر زن احق و مقدم است به زن خودش تا این که او را به قبرش بگذارد.

    کافی ج ۳ ص ۱۹۴ ح ۶
    تهذیب ج ۱ ص ۳۲۵ ح ۹۴۹

    و ايضاً از زراره روایت کرده اند که از حضرت صادق علیه السلام سؤال کردند؛

    که چند نفر بر قبر داخل می شوند از جهت گذاشتن میّت به قبرش؟

    حضرت فرمود؛

    این راجع است به ولی میّت اگر خواسته باشد یک نفر و اگر می خواهد دو نفر.

    کافی ج ۲ ص ۱۹۳ ج ۴
    تهذیب ج ۱ ص ۳۱۴ ح ۹۱۴

    و در کتب اربعه از جابر از حضرت باقر علیه السلام روایت کرده اند که حضرت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرموده؛

    ای جماعت مردمان البته نباید یکی از شما را بدانم که دفن کردن میّت خود را بر تأخير انداخته باشد و مرده‌ی شب را به روز بگذارد و مرده‌ی روز را به شب نگه دارد و منتظر نشوید به مردگان خود طلوع آفتاب و غروب آن را و تعجیل بکنید به مردگان خودتان دفن ایشان را ، خداوند به شما رحمت بکند.

    کافی ج ۳ ص ۱۳۷ ح ۱
    فقيه ج ۱ ص ۸۵ ح ۳۸۵
    تهذیب ج ۱ ص ۴۲۷ ح ۱۳۵۹
    استبصار ج ۱ ص ۱۹۶ باب ۱۱۵

    ✍️ و از این احادیث معلوم می شود که احکام میّت از غسل و نماز و دفن با وجود بودن ولی میّت بر ولی او واجب است چنان که مضمون آیه نیز این بود، نه این که با بودن ولی احکام میّت بر سایر مردمان واجب باشد كفايتاً چنان که بعضی از علما فرموده و وجوب کفایی بودن احکام میّت آن وقت است که میّت ولی نداشته باشد و یا ولی او غائب شود و در این فرض احکام میّت به آن اشخاص واجب است که از مردن او با خبر باشند و قادر بر احکام او شوند؛ چنانکه؛

    در فقیه از علی بن جعفر علیه السلام روایت کرده که از حضرت کاظم علیه السلام سؤال کردند؛

    از کسی که او را حیوانات درندگان خورده اند و استخوانهای او مانده چه باید کرد؟

    حضرت فرمود؛

    او را غسل میدهند و کفن میکنند و نماز میگذارند بر او.

    فقیه ج ۱ ص ۹۶ ح ۴۴۴

    و در تهذیب و فقیه از ابن عمار روایت کرده اند؛

    که در زمان حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام از میّت چند قطعه پیدا کردند و آنها را جمع نمودند و نماز بر آن گذاردند و دفن کردند.

    فقیه ج ۱ ص ۱۰۴ ح ۴۸۳
    تهذیب ج ۱ ص ۳۳۷ ح ۹۸۶

    و در کافی و تهذیب از خالد قلانسی روایت کرده اند که از حضرت باقر علیه السلام سؤال کردند؛

    از کسی که مرده و او را درندگان و یا مرغان خورده اند و استخوانهای او بدون گوشت مانده چطور باید کرد؟

    حضرت فرمود؛

    غسل میدهند و نماز میگذارند بر او و کفن و دفن نمایند او را و زمانی که میّت دو نصف شده باشد نماز میگذارند بر آن نصفی که در آن قلب او است .

    کافی ج ۳ ص ۲۱۲ ح ۱
    تهذیب ج ۳ ص ۳۲۹ ح ۱۰۲۷

    ✍️ و از این احادیث معلوم میشود که واجب کفائی بودن احکام میّت در آن وقت است که میّت ولی نداشته باشد و بعد از واجب عینی شدن احکام او بر ولی پس اجرت دادن از ولی برای غسل و دفن و حمل میّت و اجرت اخذ کردن از او در مقابل اینها عيب ندارد چنانکه اجرت گرفتن از برای قضاء نماز میّت از ولی و پسر بزرك میّت عیب ندارد و با اجماع علماء و احادیث .

    ✍️ و یکی از احکام متعلقه به میّت وصیت است چنانکه….

    چنانکه در کتب اربعه از ابو صباح روایت کرده اند که از حضرت صادق علیه السلام سوال کردم؛

    از وصیت کردن؟

    حضرت فرمود؛ وصیت حق بر هر مسلم است .

    کافی ج ۷ ص ۳ ح ۴
    فقیه ج ۱ ص ۸۳ ح ۳۳۷
    تهذیب ج ۹ ص ۱۷۲ ح ۷۰۱
    استبصار ج ۴ ص ۱۱۲ ب ۱

    و در فقيه و تهذيب از حماد روایت کرده اند که حضرت صادق علیه السلام فرمود؛

    هیچ میّت نمیشود مگر اینکه در وقت وفات رد میفرماید خداوند چشم و گوش و عقل او را از برای وصیت کردن او چه وصیت بکند یا نکند و آنوقت راحت موت است و آن وصیت حق است بر هر مسلم.

    فقیه ج ۴ ص ۱۳۳ ح ۴۶۰
    تهذیب ج ۹ ص ۱۷۲ ح ۷۰۲

    ✍️ و دویم از احکام متعلقه وجوب روی بقبله کردن میّت است در وقت احتضارش چنانکه….

    چنانکه در کتب اربعة از سلیمان بن خالد روایت کرده اند که حضرت صادق علیه السلام فرمود؛

    زمانی که برای یکی از شما میّت وفات نماید پس روی و قدم های او را بقبله بکنید.

    کافی ج ۳ ص ۱۲۷ ح ۳
    فقیه ج ۴ ص ۱۳۴ ح ۴۶۲
    تهذیب ج ۱ ص ۲۸۶ ح ۸۳۵

    و ايضا در کتب اربعه از ابن عمار روایت کرده اند که سئوال کردم از حضرت صادق علیه السلام؛

    از وقت احتضار میّت؟

    حضرت فرمود؛ باطن قدمهای او را بطرف قبله بکنید.

    کافی ج ۳ ص ۱۲۷ ح ۲
    فقیه ج ۱ ص ۷۹ ح ۳۵۲
    تهذیب ج ۱ ص ۲۸۵ ح ۸۳۴
    استبصار ج ۱ ص ۱۹۴ ب ۱۱۵

    ✍️ و سیم از احکام میت غسل دادن است بر او…

    چنانکه در کتب اربعه از سماعه روایت کرده اند که حضرت صادق علیه السلام فرمود؛

    در حدیث مفصل؛ که غسل جنابت غسل میّت واجب است .

    کافی ج ۳ ص ۴۰ ح ۳
    فقیه ج ۱ ص ۴۵ ح ۱۷۶
    تهذیب ج ۱ ص ۱۰۴ ح ۲۷۰
    استبصار ج ۱ ص ۱۹۹ ب ۶۰

    و در علل الشرایع و عيون الاخبار از فضل بن شاذان روایت کرده که حضرت رضا علیه السلام فرمود؛

    امر شده به غسل میّت به علت اینکه در وقت مردن اغلب اوقات نجاست و آفت و کثافت بر او میرسد و خداوند دوست داشته که او پاك باشد زمانیکه ملاقات بکند بر اهل طهارت از ملائکه را و در حال نظافت با ایشان باشد و به خداوند روی آورد در حال پاکی.

    علل الشرایع ص ۳۰۰ ح ۳
    عیون الاخبار الرضا علیه السلام ج ۲ ص ۱۲۳

    و در کافی و تهذيب از حلبی روایت کرده اند که حضرت صادق علیه السلام فرمود؛

    وقتی که به ميّت غسل میدهی عورتین او را بپوش و بعد از آن شروع بکن به غسل و اول سر او را با سدر سه مرتبه بشوئی و بعد از سرش سائر بدن او را با سدر بشوئي اول طرف راست را و چون خواستی که عورتين او را بشوئی بدست خودت خرقه نظیف بگیر و دستت به آن نرسد بدون اینکه دیده باشی عورت او را و بعد از شستن او با سدر دوباره او را با آب و کافور بشوئی و بعد از آن با آب خالص او را بشوئی و بعد از سه غسل او را با ثوب نظیف بخشکانی.

    کافی ج ۳ ص ۱۳۸ ح ۱
    تهذیب ج ۱ ص ۲۲۹ ح ۸۷۴

    و ایضا در کافی و تهذيب از حلبی روایت کرده اند که حضرت صادق علیه السلام فرمود؛

    شسته میشود میّت سه مرتبه اول با سدر و دوباره با آبی که در آن کافور مخلوط شود و بعد از آن با آب خالص.

    کافی ج ۳ ص ۱۴۰ ح ۳
    تهذیب ج ۱ ص ۳۰۰ ح ۸۷۶

    و در تهذیب از مؤذن بنی عدی از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده که ؛

    حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله را اول با سدر شست و بعد از آن با آب و سه مثقال كافور و يك مثقال مشك و در مرتبه سیم با يك قربه آب و بعد از آن آنحضرت را بر کفن گذاشت.

    تهذیب ج ۱ ص ۴۵۰ ح ۱۴۶۴

    ✍️ و از این احادیث معلوم میشود که غسل با سدر غیر از غسل با کافور است و شستن با سدر مثل شستن با صابون است و شستن به سدر در حمامهای عربستان معلوم شده که سدر را مثل حنا در ظرفی میخیسانند و بعد از آن با آن بدن خود را میشویند نه اینکه غسل سدر مثل غسل کافور باشد.

    و در «کافی» و «تهذيب» از سماعه روایت کرده اند که از حضرت صادق علیه السلام سئوال کردم؛

    از سقط که زمانیکه خلقت آن تمام شد آیا غسل و کفن و لحد واجب است بر او یا نه؟

    حضرت فرمود؛

    همه اینها واجب میشود در وقتی که تمام باشد خلقت او .

    کافی ج ۳ ص ۲۰۸ ح ۵
    تهذیب ج ۱ ص ۳۲۹ ح ۹۶۲

    و در «کافی» از زراره روایت کرده که حضرت صادق علیه السلام فرمود؛

    زمانی که سقط چهار ماهه شد غسل داده میشود.

    کافی ج ۳ ص ۲۰۸ ح ۶

    و در کتب اربعه از ابو مریم روایت کرده اند که حضرت صادق علیه السلام فرموده ؛

    زمانی که در شهید رمقی باشد و با رمق از میدان خارج شود غسل داده می شود و کفن بر او لازم است و اگر رمق نداشته باشد با لباس خود دفن میشود.

    کافی ج ۳ ص ۲۱۱ ح ۳
    فقیه ج ۱ ص ۹۷ ح ۴۴۶
    تهذیب ج ۱ ص ۳۳۱ ح ۹۷۱
    استبصار ج ۱ ص ۲۱۴ ص ۱۲۵ ح ۷۵۷

    و در «کافی» و «تهذیب» از ابو خالد روایت کرده اند که حضرت صادق علیه السلام فرمود؛

    غسل بدهید جميع مردگان خود را چه غرق شده باشد و یا حیوانات او را خورده باشد مگر کسی که در میان دو صف کشته شده است پس اگر در او رمقی باشد غسل داده می شود و اگر نداشته غسل ندارد.

    کافی ج ۳ ص ۲۱۳ ح ۷
    تهذیب ج ۱ ص ۳۳۰ ح ۹۶۷
    استبصار ج ۱ ص ۲۱۳ ح ۷۵۳

    و در «تهذیب» از زید شهید روایت کرده که جمعی به حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله گفتند ؛

    رفیق ما مرده و مجدور بوده و اگر او را غسل بدهیم پوست بدن او پاره پاره خواهد شد!؟

    حضرت فرمود؛ تیمّم دهید.

    تهذیب ج ۱ ص ۳۳۳ ح ۹۷۷

    و ايضا از ضريس روایت کرده که حضرت باقر علیه السلام فرمود؛

    میّت مجدور و شکست شده و زخم شده را یک مرتبه آب میریزند.

    تهذیب ج ۱ ص ۳۳۳ ح ۹۷۵

    و در کتب اربعه از منصور روایت کرده اند که از حضرت صادق علیه السلام سؤال کردم؛

    از مردی که با زن خود سفر کرد و زن او وفات کرد آیا زن خود را غسل بدهد؟

    حضرت فرمود؛

    بلی و مادر و خواهر و مثل این را در محرم بودن غسل میدهد و عورتین ایشان را می پوشاند.

    کافی ج ۳ ص ۱۵۸ ح ۸
    فقیه ج ۱ ص ۹۴ ح ۴۳۳
    تهذیب ج ۱ ص ۴۳۹ ح ۱۴۱۸
    استبصار ج ۱ ص ۱۹۹ ح ۶۹۹

    و در کتب اربعه از ابو نمیر روایت کرده اند که به حضرت صادق علیه السلام گفتم؛

    طفل را تا چند سال زنها غسل می دهند؟

    حضرت فرمود؛ تا سه سال.

    کافی ج ۳ ص ۱۶۰ ح ۱
    فقیه ج ۱ ص ۹۴ ح ۴۳۱
    تهذیب ج ۱ ص ۳۴۱ ح ۹۹۸
    استبصار ج ۱ ص ۱۹۷ ب ۱۱۷

    و در «تهذیب» در حدیث عمار از حضرت صادق علیه السلام سؤال کردند؛

    دختری مرده و زن نیست غسل بدهد؟

    حضرت فرمود؛ اولای مردمان بر او غسل میدهد او را.

    تهذیب ج ۱ ص ۴۴۵ ح ۱۴۳۸

    و در کتب اربعه از عمار روایت کرده که از حضرت صادق علیه السلام سؤال کردم؛

    از زنی که در حال نفاس مرده چه طور غسل داده می شود؟

    حضرت فرمود؛

    غسل او مثل غسل زن پاک از نفاس است و هكذا زن حایض و جنب و همه ی اینها را یک غسل فقط کفایت میکند.

    کافی ج ۳ ص ۱۵۴ ح ۲
    فقیه ج ۱ ص ۹۳ ح ۴۲۵
    تهذیب ج ۱ ص ۴۳۲ ح ۱۳۸۲
    استبصار ج ۱ ص ۱۹۵ ب ۱۱۵

    ✍️ چهارم از احکام کفن کردن است به میّت چنانکه ؛

    چنانکه در فقیه از فضل بن شاذان روایت کرده که حضرت رضا علیه السلام فرمود؛

    علت اینکه مردمان مأمور شده اند به کفن کردن اموات خودشان تا اینکه عورتین میّت باز نباشد برای حمل و دفن کنندگان او و ظاهر نشود به مردمان بعض حالات و قباحت محل نظر کردن او و قلب نظر کنندگان قساوت پیدا نکند از جهت دیدن فساد و آفات او را و تا اینکه اطيب باشد به زندگان و دشمن ندارد او را دوست او و فراموش نکند یاد کردن او را و محبت او را .

    علل الشرایع ص ۲۶۸
    عیون الاخبار الرضا ج ۲ ص ۱۱۴ ح ۳۴

    و در تهذیب از سماعه روایت کرده که از حضرت صادق علیه السلام سؤال کردم؛

    از آنچه میّت با آن کفن کرده میشود؟

    حضرت فرمود؛

    با سه پارچه ثوب و کفن کرده شد رسول الله صلی الله علیه و آله در سه پارچه ثوب و کفن کرده گردید حضرت باقر علیه السلام در سه پارچه ثوب.

    تهذیب ج ۱ ص ۲۹۱ ح ۸۵۰

    و در کافی و فقیه از حسن بن راشد روایت کرده اند که سوال نمود از حضرت امام على النقی علیه السلام؛

    از آن ثیابیکه در بصره بعمل می آوردند از قز و پنبه که آیا با آنها میّت کفن کرده میشود؟

    حضرت فرمود؛ زمانیکه پنبه زیادتر از قز باشد عیب ندارد.

    کافی ج ۳ ص ۱۴۹ ح ۱۲
    فقیه ج ۱ ص ۹۰ ح ۴۱۵

    و ايضا از عبدالله بن سنان روایت کرده اند که حضرت صادق علیه السلام فرمود؛

    قیمت کفن از اصل مال میت است.

    فقیه ج ۴ ص ۱۴۳ ح ۴۹۰
    تهذیب ج ۱ ص ۴۳۷ ح ۱۴۰۷

    ✍️و مثل این است احادیث بسیار چه قرض دار باشد و یا نه و چه صغير داشته باشد و يا نه و چه وصیت بکند و یا نکند.

    ✍️ و پنجم از احکام حنوط کردن است به میّت چنانکه ؛

    چنانکه در کافی و تهذيب از حلبی روایت کرده اند که حضرت صادق علیه السلام فرمود؛

    زمانی که قصد کردی حنوط نمودن را به میّت پس کافور را بر مساجد هفت گانه میت بگذار و بر سر و ریش و بر سینه نیز از کافور بمال و حنوط مرد و زن فرق ندارد.

    تهذیب ج ۱ ص ۴۳۶ ح ۱۴۰۳
    استبصار ج ۱ ص ۲۱۳ ح ۷۵۰

    و ايضا از عبدالرحمن روایت کرده اند که از حضرت صادق علیه السلام سوال کردم؛

    از حنوط میّت؟

    حضرت فرمود؛ قرار بدهی کافور را در مساجد هفت گانه میّت.

    کافی ج ۳ ص ۱۴۶ ح ۱۵

    ✍️ و ششم از احکام متعلقه به میّت وجوب غسل است بر مس کننده ( غسل مس میت )او چنانکه ؛

    چنانکه در کافی و تهذیب از محمد بن مسلم روایت کرده اند که بحضرت باقر علیه السلام گفتم؛

    که شخصی چشمان میّت را میبندد آیا بر او غسل واجب است؟

    حضرت فرمود؛

    زمانیکه میّت را در حال حرارت او مس بکنی غسل ندارد و اگر او را در حالت سرد شدن مس بکنی باید غسل بکنی.

    گفتم؛ آن کسی که به ميّت غسل میدهد بر او نیز غسل واجب است؟

    حضرت فرمود؛ بلی.

    کافی ج ۳ ص ۱۶۰ ح ۲
    تهذیب ج ۱ ص ۴۲۸ ح ۱۳۶۴

    و در تهذیب از عاصم روایت کرده که از حضرت صادق علیه السلام سوال کردم؛

    از کسی که میّت را مس میکند آیا در مس او غسل است؟

    حضرت فرمود؛

    زمانیکه جسد میّت را در حال سرد شدن او مس کردی غسل بکن .

    کافی ج ۳ ص ۱۶۰ ح ۱
    تهذیب ج ۱ ص ۱۰۸ ح ۲۸۳

    و ايضا از ابن عمار روایت کرده که به حضرت صادق علیه السلام گفتم؛

    آن کسی که به میّت غسل میدهد بر او غسل لازم است؟

    حضرت فرمود؛ بلی‌؛

    عرض کردم؛ کسی او را مس میکند در حال حرارت او؟

    حضرت فرمود؛

    غسل ندارد و زمانیکه سرد شده باشد غسل دارد؛

    گفتم میته حيوانات و مرغها را کسی مس میکند آیا غسل دارد؟

    حضرت فرمود؛ ندارد و آنها مثل انسان نیست.

    ✍️ و در احادیث بسیار فرموده اند که غسل واجب است.

    تهذیب ج ۱ ص ۴۲۹ ح ۱۳۶۷

    و در کافی و تهذیب از ابن نوح روایت کرده اند که حضرت صادق علیه السلام فرمود؛

    زمانیکه از کسی یک عضوی از اعضاء او قطع شد پس آن ميته است و وقتیکه مس کرد آن را شخصی پس اگر در آن استخوان باشد غسل واجب میشود و اگر استخوان نداشته باشد غسل واجب نیست.

    کافی ج ۳ ص ۲۱۲ ح ۴
    تهذیب ج ۱ ص ۴۲۹ ح ۱۳۶۹
    استبصار ج ۱ ص ۱۰۰ ح ۳۲۵

    و ایضاً از جعفی روایت کرده‌اند که از حضرت صادق علیه السلام سئوال کردم؛

    از کسی که استخوان میّت را مس میکند؟

    حضرت فرمود؛ بعد از یک سال عیب ندارد.

    تهذیب ج ۱ ص ۲۷۷ ح ۸۱۴
    استبصار ج ۱ ص ۱۹۲ ح ۶۷۳

    و در فقیه و تهذيب از محمد بن مسلم روایت کرده اند‌ که حضرت باقر علیه السلام فرمود؛

    مس کردن میّت و بوسیدن او بعد از غسل دادن بر او عیب ندارد.

    کافی ج ۳ ص ۱۶۰ ح ۳
    فقیه ج ۱ ص ۷۸ ح ۴۰۳
    تهذیب ج ۱ ص ۴۳۰ ح ۱۳۷۰

    ✍️ و هفتم از احکام میت وجوب نماز است‌‌ بر او بعد از غسل و کفن کردن چنانکه ؛

    چنانکه در «کافی» و «تهذيب» از سلیمان بن جعفر روایت کرده اند که حضرت صادق علیه السلام فرمود؛

    حضرت پیغمبر فرموده؛

    که خداوند از برای مردمان پنج نماز واجب کرده و قرار داده از برای میّت از هر نماز یک تکبیر را.

    کافی، ج ۳، ص ۱۸۱، ح ۴
    تهذیب، ج ۳، ص ۱۸۹، ح ۴۳۱

    ایضا از ابوبکر حضرمی روایت کرده اند که حضرت باقر علیه السلام فرمود؛

    نماز میّت چند تكبير است؟

    گفتم؛ نمی دانم؛

    حضرت فرمود؛ پنج تکبیر است؛ آیا می دانی چرا پنج تکبیر شد؟ جهت آن این است که از هر نماز شبانه و روز یک تکبیر اخذ شده.

    کافی، ج ۳، ص ۱۸۱، ح ۵
    تهذیب، ج ۳، ص ۱۸۹، ح ۴۳۱

    و در «عيون الاخبار» از حسین بن نضر روایت کرده که حضرت رضا علیه السلام فرمود؛

    علت پنج تکبیر بودن نماز میّت چیست؟

    گفتم؛

    روایت کردند که پنج تکبیر نماز میّت اخذ شده از نماز پنج گانه؛

    حضرت فرمود؛

    این ظاهر حدیث است و اما در باطن پس خداوند بر بندگان پنج فریضه قرار داده که نماز و زکات و حج و روزه و امامت اهل بیت علیهم السلام باشد و قرار داده خداوند از برای میّت از هر فریضه ی از اینها یک تکبیر را و هر که ولایت و امامت ایشان را قبول نماید برای او پنج تکبیر گفته می شود و هر که قبول نکند چهار تکبیر گفته می شود و از این سبب است که شما پنج تکبیر میگویید و مخالفان چهار تکبیر میگویند.

    عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۸۲، ح ۲۰

    ✍️ و مثل این است حدیث ابوبصیر از حضرت صادق علیه السلام.

    علل الشرایع، ص ۳۰۳، ح ۱

    و در «علل الشرایع» از ابراهیم بن محمد روایت کرده که حضرت صادق علیه السلام فرمود؛

    در زمان حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله مؤمن از منافق معلوم بود با تکبیر گفتن آن حضرت به مؤمن پنج تکبیر و بر منافق چهار تکبیر.

    علل الشرایع، ص ۳۰۴، ح ۳

    و در حدیث «عيون» و «علل» از فضل بن شاذان روایت کرده که حضرت رضا علیه السلام فرمود؛
    جایز شده نماز میّت بدون وضو از جهت این که در آن نماز رکوع و سجود ندارد.

    عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۱۱۳ ب ۳۴
    علل الشرایع، ص ۲۶۷

    و در تهذیب از اسماعیل بن سعید روایت کرده که از حضرت رضا علیه السلام سوال کردم؛

    از نماز میّت؟

    حضرت فرمود؛

    از برای مؤمن پنج تکبیر است و برای منافق چهار تکبیر و سلام در آن نیست.

    تهذیب ج ۳ ص ۱۹۲ ح ۴۳۹

    و در کتب اربعه از زراره و حلبی روایت کرده اند از حضرت صادق علیه السلام سوال کردند؛

    چه وقت واجب می‌شود نماز میّت برای اطفال؟

    حضرت فرمود؛ وقتی که طفل نماز یومیّه را بداند.

    عرض کردم؛

    کدام وقت نماز بر طفل واجب می‌شود و میداند؟

    حضرت فرمود؛

    زمانی که شش سال داشته باشد و روزه بر او واجب است در زمانی که قدرت داشته باشد.

    کافی ج ۳ ص ۲۰۶ ح ۲
    فقیه ج ۱ ص ۱۰۴ ح ۴۶۸
    تهذیب ج ۳ ص ۱۹۸ ح ۴۵۶
    استبصار ج ۱ ص ۴۷۹ ح ۱۸۵

    و در کافی از زراره روایت کرده که به حضرت باقر علیه السلام گفتم؛

    چه وقت واجب است نماز مییّت بر طفل؟

    حضرت فرمود؛ زمانی که نماز را بداند و شش ساله باشد.

    فقیه ج ۱ ص ۱۰۵ ح ۴۸۸

    در تهذیب از هشام بن سالم روایت کرده که حضرت صادق علیه السلام فرمود؛

    عیب ندارد که کسی به میّت نماز میگذارد بعد از دفن او.

    تهذیب ج ۱ ص ۴۶۷ ح ۱۵۳۰
    استبصار ج ۱ ص ۴۸۲ ح ۱۸۶۶

    و در تهذیب از حدیث حلبی حضرت صادق علیه السلام فرمود؛

    در نماز میّت باید سر میّت در جانب راست نماز گذار باشد.

    تهذیب ج ۷ ص ۲۰۱ ح ۴۷۰

    و در کافی و تهذیب در حدیث عمّار از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده که فرمود؛

    یک نماز از برای اموات زیادتر از ده نفر از مرد و زن در وقت اجتماع کفایت می‌کند.

    تهذیب ج ۳ ص ۳۲۲ ح ١٠٠٤

    ✍️ و هشتم از احکام میت دفن او است چنانکه ؛

    چنانکه در «عيون» و «علل» از فضل بن شاذان روایت کرده که حضرت رضا علیه السلام فرمود؛

    مردمان امر شده‌اند به دفن اموات تا این که ظاهر نشود به مردمان فاسد بودن جسد او و قبیح شدن منظر او و تغییر یافتن بوی او و تا اینکه بر اذیت واقع نشود زندگان از عفونت او و تا این که مخفی شود بر دوستان و دشمنان و تا این که دشمن او شماتت نکند و دوست او غمگین نشود.

    عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۱۱۴
    علل الشرایع، ص ۲۶۸ ح ۹

    و در کتب اربعه از ابن ابوعمیر و از غیر او روایت کرده اند که حضرت صادق علیه السلام فرمود ؛

    حد قبر کندن تا به گردن شخص است.

    کافی ج ۳ ص ۱۶۵ ح ۱
    فقیه ج ۱ ص ۱۰۷ ح ۴۹۸
    تهذیب ج ۱ ص ۴۵۱
    استبصار یک جلدی باب ۱۱۵ به بعد

    و در احادیث وارد شده است ؛
    قبر دو قسم می‌شود؛

    یکی لحد و دیگری شق و لحد نیز از شق خوبتر است.

    وسایل الشیعه ج ۳ ص ۱۶۶

    ✍️ و نهم از احکام میّت وجوب روی به قبله کردن میّت است در قبر او چنانکه ….

    چنانکه در «کافی» و «تهذیب» از عمار روایت کرده‌اند که حضرت صادق علیه السلام فرمود؛

    برأ بن معرور انصاری در مدینه وفات کرد و در آن وقت حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله در مکه بوده و او وصیت نمود که او را روی به مکه دفن بکنند.

    و ایضاً؛

    وصیت کرد بر ثلث مال خود پس شریعت بر آن جاری شد و واجب گردید روی به قبله کردن میّت در قبرش و زیادتر از ثلث در وصیت جایز نشد.

    کافی ج ۳ ص ۲۵۴ ح ۱۶
    فقیه ج ۴ ص ۱۳۷
    وسائل ج ۳ ص ۲۳۰ ب ۶۱ ح ۱-۲
    علل الشرایع ج ۱ ص ۳۰۱ ح ۱

    و در تهذیب از ابن سیابه در حدیث قتیل از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده که فرمود ؛
    سر میّت را با بدن او در قبر روی به قبله می‌گذاری.

    تهذیب ج ۱ ص ۴۴۸ ح ۱۴۴۹

    ✍️ و دهم از احکام حرام بودن نبش قبر است بعد از دفن میّت چنانکه ….

    چنانکه  در «فقیه» و «تهذيب» و «محاسن» از اصبغ بن نباته روایت کرده اند که حضرت امير المؤمنین صلوات الله علیه فرمود؛

    « مَنْ‏ جَدَّدَ قَبْراً أَوْ مَثَّلَ‏ مِثَالًا فَقَدْ خَرَجَ عَنِ الْإِسْلَامِ ».

    یعنی؛ هر کس یک قبر را تازه بکند و نبش نماید و مرده‌ی دیگر را در آنجا بگذارد و یا یک نفر شخص نالایق را رئیس قرار بدهد ، هر آینه از قانون اسلام خارج شده است و بر دین اسلام ضدّ شده.

    فقیه، ج ۱، ص ۱۲۰، ح ۵۷۹
    تهذیب، ج ۱، ص ۴۵۹، ح ۱۴۹۷
    محاسن، ص ۶۱۲، ح ۳۳

    ✍️ و در «فقیه» (شیخ صدوق اعلی الله تعالی مقامه) بعد از ذکر این حدیث گفته که استادان ما در نقل الفاظ این حدیث اختلاف کرده اند.

    __ و محمد بن حسن صفار فرموده که جدّد با جیم است لاغير، و استاد من محمد بن ولید از مرحوم صفار نقل می کرد که او فرمود؛
    تازه کردن قبر جایز نیست؛

    __ تا اینکه فرمود؛

    __ و نقل کرده از سعد بن عبدالله قمی که لفظ حدیث حَدَّدَ با حاء بدون نقطه است یعنی؛ هر که قبر را پشت ماهی نماید؛

    __ و نقل کرده از احمد بن ابوعبدالله صاحب كتاب محاسن که لفظ حديث جَدَثَ است یعنی؛ قبر را دوباره قبر قرار بدهد.

    و اما آنچه من می گویم (ادامه کلام شیخ صدوق اعلی الله تعالی مقامه) این است که آن جَدَّدَ است با جیم چنان که صاحب « بصائر الدرجات » صفّار فرموده و معنای آن نبش قبر است. زیرا که هر که نبش میکند قبر را تازه می نماید و محتاج می‌شود بر تازه کردن قبر و آن را قرار میدهد قبر دوباره و میگویم تازه کردن قبر که مرحوم صفّار فرموده و پشت ماهی نمودن که مرحوم سعد بن عبدالله فرموده و جَدَثَ که مرحوم صاحب «محاسن» فرموده همه ی اینها داخل است در معنای حدیث و هر که مخالفت نماید بر امام علیه السلام در تازه کردن قبر و یا در پشت ماه نمودن آن و یا در نبش قبر و حلال بداند یکی از اینها را پس او از اسلام خارج می شود.

    __ و میگویم در معنای « مَن مَثَلً مِثالاً » یعنی؛ هر که بدعتی بگذارد و مردمان را بر آن دعوت بکند و یا دینی اختراع نماید پس آن کس از اسلام خارج شده و آنچه من گفتم در این حدیث فرمایش حضرات ائمه علیهم السلام است.«تمام شد کلام صدوق اعلى الله تعالی مقامه.»

    فقیه ج۱ ص ۱۲۱

    ✍️ و از این حدیث و از بیانات مرحوم صدوق حرام بودن نبش قبر معلوم شد.

    ✍️ و در حدایق محقق بحرانی اعلى الله اعلامه فرموده؛
    ظاهر این است که خلاف نیست در بین علمای شیعه در حرام بودن نبش قبر و جمع از علمای ادعا اجماع کرده اند بر حرام شدن نبش قبور مثل محقق در کتاب معتبر و علامه در منتهی و در تذکره و شهید اول در ذکری و صاحب وسائل دلیل قرار داده بر حرام بودن نبش قبر آن احادیث را که می فرمایند دست نبش کننده‌ی قبر را باید قطع بکنند. «تمام شد کلام آن مرحوم».

    ✍️ و بعد از معلوم شدن حرام بودن نبش قبر پس نقل استخوان های میّت بعد از دفن حرام خواهد شد بدون اشکال زیرا که نقل کردن میّت بعد از دفن او ممکن نمی شود مگر با نبش کردن قبر او و خارج نمودن استخوان های او؛

    ✍️ و از جهت این محقق بحرانی در حدایق فرموده که علمإ شیعه تصریح فرموده اند که حرام است نقل نمودن میّت بعد از دفن او به جای دیگر از جهت حرام بودن نبش قبر و باعث شدن نقل میّت و نبش او هتک حرمت میّت را و هر چندی که بر مشاهد مشرفه باشد نقل کردن او؛

    __ تا این که فرموده که مرحوم صاحب «تهذیب» در کتاب النهاية فرموده است؛ که زمانی که دفن شد میّت در جایی پس تحویل دادن او از جای خودش جایز نیست؛

    __ تا این که فرموده که مرحوم محمد بن ادریس حلی صاحب کتاب «سرائر» فرموده که نقل جنازه بدعت است در شریعت اسلام چه نقل جنازه را به مشاهد نمایند و یا به جای دیگر. «تمام شد کلام آن مرحوم».

    ✍️ و از این فرمایشات ظاهر می شود که حرام بودن نقل جنازه اجماعی بوده.

    ✍️ و در تقريرات مرحوم شیخ جعفر شُشتری بدتر از اینها است.

    ✍️ و در کتاب انوار النعمانیه زیاد تر از اینها دارد.

    ✍️ و در حدایق از کتاب دعائم الاسلام روایت کرده؛

    که در زمان حضرت امیر المؤمنين علیه السلام شخصی در دهات کوفه وفات کرد و جنازه او را به کوفه آوردند و آن حضرت خبردار شدند و به ایشان عقوبت کردند و فرمودند؛ جسد اموات را در جای خودشان دفن بکنید و مثل جماعت یهودی ها نباشید و یهودیان جنازه‌ی مردگان خود را بر بیت المقدّس نقل میکنند.

    ✍️ و ایضا صاحب دعائم الاسلام فرموده؛

    که در روز جنگ احد جماعت انصار آمدند که جنازه ی اموات خودشان را به مدینه حمل بکنند،

    پس حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله امر فرمود؛

    نداء کننده ای خبر دهد که اموات را در جای خود دفن نمایند و به مدینه حمل نکنند. «تمام شد کلام صاحب دعائم الاسلام ».

    ✍️ و از این دو حدیث معلوم می شود که نقل جنازه‌ی اموات قبل از دفن نیز عیب دارد.

    ✍️ اگر گفته شود که منع کردن حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله از جهت شهید بودن است در جواب گفته می شود که منع نمودن حضرت امیر المؤمنین علیه السلام چه جهت داشت؟ و جهت منع را خود آن حضرت فرمود؛ که نقل جنازه کار یهودیان است و مثل یهودی ها نباشید پس اختصاص کردن منع از نقل جنازه‌ی شهداء چنان که بعض علماء فرموده بدون دلیل است و در دهات کوفه آن مرده از شهداء نبوده و مردگان یهودیان شهید نبودند که آن حضرت علیه السلام فرماید آنها شهداء خود را نقل می کنند پس شما مثل آنها نباشید و شهداء را در جای خودشان دفن بکنید.

    ✍️ و اگر گفته شود که به نقل جنازه‌ی حضرت آدم علیه السلام و حضرت یوسف علیه السلام چه میگویی؟

    گفته میشود؛ جنازه‌ی ایشان ضایع نمی شود و عفونت نمیکند و دیگر اینکه استخوان ایشان را بیرون نکردند و بلکه جسد حضرت آدم علیه السلام در میان تابوت بود و حضرت نوح تابوت او را نقل کرد و بدن حضرت یوسف علیه السلام در صندوق مرمر بود و حضرت موسی همان صندوق را حمل کرد و ابدأ نبش قبر در ایشان نبود؛

    ✍️ و دیگر اینکه احکام شریعت سابق ربطی بر شرع ما ندارد مگر این که بر آن احکام از ائمه ی ما اجازه ی عمل برسد.

    ✍️ و اما حمل جنازه ی یمانی پس؛

    __ اولا آن جناز دفن نشده بود و در آن نزدیکی مرده بود و الا از یمن تا بر نجف سی منزل راه است تقریبأ و جنازه تازه در این مسافت تلف می شود و عفونت می کند و خود میت یمانی وصیت کرده بود که جنازه ی او را نقل بر نجف نمایند و دفن او در نجف باشد و نبش در آن نبوده.

    __ و ثانياً فعل و عمل یک نفر یمانی حجت و دلیل صحت و جواز نمی شود مادامی که از امام علیه السلام امر و اجازه نرسد؛

    ✍️ و مرحوم سید جزایری در کتاب انوار بعد از آنکه در نقل جنازه قبل از دفن فرمایش های فرموده و قائل به عدم جواز حمل شده فرموده که اما نقل استخوان اموات پس بدتر است و ملائکه ی نقاله کافی است چنان که در احادیث وارد شده که جنازه ی مؤمن را نقل می کنند «تمام شد حاصل کلام آن مرحوم.»

    فهرست احئئکام

    پاسخ به سوالات

    در رابطه با احکام این ماده اگر مشکلی یا سوالی دارید از طریق پیج اینستاگرام اقدام نمایید.

    دیدگاهتان را بنویسید

    آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلدهای مورد نیاز با * مشخص شده است

    نوشتن دیدگاه