احکام نظافت و رفع کثافت

احکام نظافت و رفع کثافت
آنچئئهءءء در ایئئن ماده میخوانید
    برای شروع تولید جدول مطالب ، یک هدر اضافه کنید

    احکام نظافت و رفع کثافت؛

    احکام نظافت و رفع کثافت

    ماده سیزدهم در لزوم نظافت و رفع کثافت؛

    قال الله تعالی؛

    « ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ »

    سوره حج آیه ۳۰

    ✍ و در وافی و ترجمه این آیه فرموده؛
    معنای تفث، وسخ و گل و غبار آلود شدن است ؛ و گفته میشود شخص تفث دار یعنی؛ خاک و گل آلود که روغن به خودش نزده و تنویر نکرده باشد و قضاء تفث که در آیه است، عبارت است از ازاله ی این کثافات به گرفتن ناخن ها و زدن شارب ها و ازاله کردن موی زیر بغل ها و مثل رفع این وسخ ها، چنانکه در کتاب مغرب اللّغات است.(تمام شد).

    قال الله تعالی؛

    « وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ »

    سوره بقره آیه ۱۲۴

    یعنی؛ « زمانی که خداوند امتحان فرمود حضرت ابراهیم علیه السلام را به چندی از کلمات و فرمایشات پس آن حضرت علیه السلام آنها را بر اتمام رسانید و جا به جا کرد.»

    در تفسیر قمی از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده که خداوند نازل فرمود؛

    به حضرت ابراهیم علیه السلام دین حنیفیه را و آن طهارت و نظافت هست و آن ده چیز است و پنج از آنها در سر است که گرفتن شارب و گذاشتن ریش و سر تراشیدن و مسواک و خلال کردن باشند و پنج از آنها در بدن است که تنویر نمودن و ختنه کردن و ناخن چیدن و غسل جنابت و تطهیر و استنجاء از بول و غایط با آب نمودن باشند.

    مجمع البیان ج ۱ ص ۲۰۰ به نقل از تفسیر قمی

    ✍ و اینها همان حنیفیه است که آن حضرت علیه السلام آورده و نسخ نمیشود تا قیامت؛

    و در تفسیر عیاشی از حضرت باقر علیه السلام روایت کرده؛

    که حنیفیه چیزی از نظافت باقی نگذاشته و از آن ها است زدن شارب ها و گرفتن ناخن و ختنه کردن.

    و در وافی فرموده که در تفسیر کلمات وارد شده؛

    که آنها ده چیز است و در شریعت حضرت ابراهیم علیه السلام فرض شده بود از جانب خداوند و در شریعت ما با فرمایشات حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله ثابت شده و از آنها مضمضه و استنشاق و تراشیدن سر و زدن شارب ها و مسواک کردن که در سر است و ختنه و تنویر و چیدن ناخن و ازاله موی زیر بغل و استنجاء با آب است در بدن و مراد از اتمام آن کلمات بجا  آوردن آنها است چنان که امر شده.

    وافی ج ۶ ص ۵۹

    ✍و از این دو آیه شریفه و از این احادیث وجوب نظافت و پاکیزه بودن در دین اسلام و بلکه در دین حضرت ابراهیم علیه السلام واضح میشود و جماعت یهود و نصاری نباید بر شریعت آن حضرت علیه السلام مخالفت نمایند و از نجاسات و از بول و غایط اجتناب نکنند و زمانی که لزوم نظافت و پاکیزگی در شرع انور اسلام ثابت شد و از جمله احکام دین حنیفیه گردید پس بر بعضی از اسباب نظافت اشاره میشود.

    ✍ و یکی از آنها غسل کردن است در بعضی ایام که در شرع انور وارد شده؛

    چنانکه در کافی از ابن عمار روایت کرده که حضرت صادق علیه السلام شنیدم فرمود؛
    غسل که در شریعت وارد شده جنابت است و غسل جمعه و عیدین و احرام بستن و داخل شدن به مکه و مدینه و روز عرفه و روزی که بیت الحرام را زیارت بکنی و وقتی که داخل کعبه شوی و در شب نوزدهم و بیستم و یکم و بیست و سوم ماه رمضان.

    کافی ج ۳ ص ۴۰ یا ۲۸ باب ۲۶ ح ۱

    و در کتب اربعه در حدیث سماعه؛
    علاوه کرد غسل مولود را و زیارت را و روز مباهله را و غسل استسقاء را و غسل اول شب ماه رمضان را و غسل استخاره را.

    کافی ج ۳ ص ۴۰ یا ۲۸ باب ۲۶ ح ۲
    فقیه ج ۱ ص ۷۸ ح ۱۷۶
    تهذیب ج ۱ ص ۱۰۴ ح ۲۷۰
    استبصار ج ۱ ص ۹۹ ب ۵۹ و ۶۱

    و در حدیث محمد بن مسلم در تهذیب از آن حضرت  علیه السلام؛

    علاوه کرده غسل شب هفدهم ماه رمضان را و غسل قضاء نماز کسوف را در وقتیکه تمام قرص گرفته شده باشد .

    تهذیب ج ۱ ص ۱۱۴ ح 302

    و در حدیث فقیه؛
    غسل روز ترویه را علاوه کرد.

    فقیه ج ۱ ص ۷۷ ح ۱۷۲

    و ایضاً در فقیه؛
    غسل کشتن وزغه و غسل کسی که اراده نماید دیدن مصلوب را و غسل توبه را علاوه کرد.
    √اسناد؛
    ∙فقیه ج ۱ ص ۷۸ ح ۱۷۵

    ✍ و در دعوات و زیارات غسل زیادتر از اینها وارد شده از آن جمله غسل هر شب دهه آخر ماه رمضان و اول ماه رمضان و دو شب عید و غسل برآورده شدن حاجت و اول رجب و نیمه آن و آخر آن و نیمه شعبان و روز نوروز و روز غدیر و زیارات حضرات ائمه علیهم السلام و روز مبعث که بیست و هفتم رجب است و روز سوم شعبان و سیزدهم رجب و هفدهم ربیع الأول و شبهای طاق ماه رمضان و غیر از اینها که بسیار است و اینها غیر از غسل های واجب است که جنابت و حیض و نفاس و استحاضه و مس میّت است و در هر هفته اقلا یک غسل جمعه است اگر هیچ کدام از اغسال مذکوره نبوده باشد، و اینها باعث نظافت و رفع کثافت است.

    و دوم از اسباب نظافت به حمام رفتن است؛

    چنانکه در کتب اربعه از حضرت امیرالمومنین علیه السلام روایت کرده اند که فرمود؛

    چه خوب است حمام که دوزخ را به خاطر انسان میآورد و کثافت بدن او را میبرد.

    کافی ج ۶ ص ۴۹۶ یا ۳۱۲ باب ۳۸۵ ح ۱
    فقیه ج ۱ ص ۱۱۵ ح ۲۳۷
    تهذیب ج ۱ ص ۱۱۶۶ ح ۳۷۷
    استبصار یک جلدی ص ۴۷ ب ۵۹ به بعد

    و در کافی از علی بن حکم روایت کرده از مردی از بنی هاشم که حضرت کاظم علیه السلام به او فرمود که به حمام بدون لنگ داخل میشود ؛

    چشم خود را بپوش از نظر کردن به عورتین مردمان و غسل نکن از آن آبی که در آن غساله حمام است زیرا که غسل میکنند در آن از زنا کردن و ولدالزنا و ناصبی و او شر آنها است.

    کافی ج ۶ ص ۴۹۸ یا ۳۱۳ باب ۳۸۵ ح ۱۰

    ✍ و مثل این است حدیث حمزة بن احمد از حضرت کاظم علیه السلام در تهذیب؛

    تهذیب ج ۱ ص ۳۷۳ ح ۱۱۴۳

    و در کافی از بکر بن حبیب روایت کرده که حضرت باقر علیه السلام فرمود؛

    آب حمام عیب ندارد زمانی که ماده داشته باشد.

    کافی ج ۳ ص ۱۴ یا ۱۲ باب ۱۰ ح ۲

    و در وافی فرموده؛

    مراد از آب حمام، آن آب است که در حوض های کوچیک است که در اطراف مادهء حمام است که مردمان در آنها ایستاده و از ماده به ایشان آب میآید.

    وافی ج ۴ ص ۴۹

    و در تهذیب از علی بن جعفر عليه السلام روایت کرده که از حضرت کاظم علیه السلام سوال کردم؛

    که نصرانی با مسلمان در حمام غسل میکند، چطور است؟

    حضرت فرمود؛

    وقتی که بداند که غسل کننده نصرانی بوده در آن آبی که او غسل کرده غسل نکند مگر این که نصرانی تنها در حوضی غسل نماید و بعد از آن مسلمان همان حوض را بشوید و از ماده به آن حوض آب جاری بکند و غسل نماید.

    تهذیب ج ۱ ص ۲۲۳ ح ۶۴۰

    ✍و از این احادیث و از فرمایش صاحب وافی معلوم میشود که در زمان ورود احادیث آن حمام ها لوله داشته و از خزینه حمام که مادهء حمام است به واسطه ی لوله ها آب به حوض های کوچیک میآمد و غسل کردن مردمان در حوض های کوچیک بوده نه در ماده آب حمام و این ترتیب کمال نظافت است نه حمام های حالا در اغلب بلاد ایران که همه مردمان به ماده و خزینه حمام داخل میشوند و از زنا و فعل حرام غسل میکنند و بلکه ولدالزنا و اشخاص غیر دیندار و مردمان سفلیس شده و اشخاص زخم شده غسل مینمایند و آب مادهء حمام را کثیف و متعفن میکنند و آب حمام بوی کثافت میدهد.

    و در فقیه و تهذیب از داود بن سرحان روایت کرده اند که به حضرت صادق علیه السلام گفتم؛

    در آب حمام چه میفرماید؟

    حضرت فرمود؛ آن آب مثل آب جاری است.

    تهذیب ج ۱ ص ۳۷۸ ح ۱۱۷۰

    و در وافی فرموده؛

    جهت بودن آب حمام به منزله ی آب جاری این است که هر قدری که از آب حوض های کوچیک برداشته میشود از ماده باز آب میآید و جاری میشود.

    وافی ج ۴ ص ۵۲

    ✍ و سوم از اسباب نظافت تنویر کردن است؛

    چنانکه در کافی و فقیه و تهذیب از منقری روایت کرده اند که حضرت صادق علیه السلام فرمود؛

    حکم شریعت در تنویر کردن پانزده روز است و اگر بر تو بیست روز بگذرد و تنویر نکرده باشی و در نزد تو چیزی نباشد، پس قرض نما و خداوند قرض تو را اداء نماید.

    کافی ج ۶ ص ۳۱۸ باب ۳۸۷ ح ۹
    فقیه ج ۱ ص ۱۱۹ یا ۱۵۹ ح ۲۵۹
    تهذیب ج ۱ ص ۳۷۵ ح ۱۱۵۷

    و ایضاً در کافی و فقیه از سکونی از امام صادق عليه السلام روایت کرده که حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله فرموده ؛

    هر که به خدا و روز قيامت ایمان داشته باشد پس ترک نکند موی عانه خود را زیادتر از چهل روز و از برای زنی که به خداوند و قیامت ایمان آورده حلال نیست که موی عانه خود را ترک بکند زیاده از بیست روز.

    کافی ج ۶ ص ۳۱۸ باب ۳۸۷ ح ۱۱
    فقیه ج ۱ ص ۱۵۹ یا ۱۱۹ ح ۲۶۰

    و در کافی از عمار روایت کرده که حضرت صادق علیه السلام فرمود؛

    یک مرتبه تنویر کردن در تابستان خوبتر است از ده مرتبه تنویر در زمستان.

    کافی ج ۶ ص ۵۰۶ یا ۳۱۹ باب ۳۸۷ ح ۱۲

    ✍ و مثل تنویر عانه است در نظافت تنویر زیر بغل؛

    چنانکه در کافی و تهذیب از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده اند که حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله فرموده؛

    البته یکی از شماها موی زیر بغل خود را نگذارد که دراز بشود که جای شیطان میگردد بغل او.

    کافی ج ۶ ص ۵۰۷ یا ۳۱۹ باب ۳۸۸ ح ۱
    فقیه ج ۱ ص ۱۶۰ یا ۱۲۰ ح ۲۶۵

    و ایضاً در کافی و تهذیب از هشام بن حکم روایت کرده که؛

    حضرت صادق علیه السلام تنویر میکرد زیر بغل خود را در حمام.

    کافی ج ۶ ص ۵۰۷ یا ۳۱۹ باب ۳۸۸ ح ۳
    فقیه ج ۱ ص ۱۶۰ یا ۱۲۰ ح ۲۶۲
    تهذیب ج ۱ ص ۳۷۷ ح ۱۱۵۹

    و در کافی از یونس بن یعقوب روایت کرده که؛

    حضرت صادق علیه السلام داخل حمام میشد و زیر بغل خود را تنویر مینمود در وقت حاجت و به غیر از این کار دیگر نداشت.

    کافی ج ۶ ص ۵۰۷ یا ۳۲۰ باب ۳۸۸ ح ۶

    ✍ و چهارم از نظافت خضاب کردن است؛

    چنانکه در کافی و فقیه از حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله روايت کرده‌اند که فرمود؛

    یکدرهم در خضاب انفاق کردن خوبتر است از یکصد درهم انفاق نمودن در راه خداوند و در خضاب چهارده خصلت است ؛ باد را از گوشها دفع میکند و چشمان را جلا میدهد و دهان را خوش بو میکند و گوشت دندان ها را محکم مینماید و وسوسه شیطان را میبرد و ملائکه و مومنان به آن شاد میشود و آن زینت و عطر است و منکر و نکیر از او حیا میکنند .

    کافی ج ۶ ص ۴۸۲ یا ۳۰۲ باب ۳۷۲ ح ۱۲
    فقیه ج ۱ ص ۱۲۳ یا ۱۶۶ ح ۲۸۵

    و در کافی از حفص روایت کرده که از حضرت صادق علیه السلام سوال کردم؛

    آیا خضاب کردن ریش و سر از سُنّت و شریعت رسول الله صلی الله علیه و آله است؟

    حضرت فرمود؛ بلی!

    گفتم؛ حضرت امیرالمومنین علیه السلام خضاب نکردند؟

    حضرت فرمود؛
    آن حضرت را منع کرد خبر دادن رسول الله صلی الله علیه و آله که ریشت از خون سرت خضاب خواهد شد.

    کافی ج ۶ ص ۴۸۱ یا ۳۰۲ باب ۳۷۲ ح ۵

    و ایضاً در کافی از حریز از غلام حضرت سجاد علیه السلام روایت کرده که شنیدم آن حضرت فرمود؛

    که حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله فرموده؛

    خضاب بکنید به حناء و آن خضاب چشم را روشن میکند و موی را میرویاند و بوی شخص را خوش میکند و زن مرد را ساکت میکند.

    کافی ج ۶ ص ۴۸۳ یا ۳۰۴ باب ۳۷۴ ح ۴
    فقیه ج ۱ ص ۱۲۱ یا ۱۶۲ ح ۲۷۲

    و در کافی از عمر بن یزید روایت کرده که حضرت صادق علیه السلام فرمود؛

    مبادا ترک بکنی خضاب را که یک مرتبه اصل آن از ریش تو برود و رفتن آن باعث حزن است.

    کافی ج ۶ ص ۴۸۱ یا ۳۰۲ باب ۳۷۲ ح ۱۱

    و در فقیه روایت کرده؛

    که حضرت سید ساجدین علیه السلام خضاب میکردند با حناء و کتم و همه ی ائمه اطهار علیهم السلام خضاب میکردند با وسمه.

    فقیه ج ۱ ص ۱۲۲ یا ۱۶۴ ح ۲۸۰

    ✍ و پنجم از آنها سر تراشیدن است؛

    چنانکه در کافی از ابن عمار روایت کرده که حضرت صادق علیه السلام فرمود؛

    به من بتراش سر خود را تا اینکه در سرت کثافت و شپش نباشد و گردنت غلیظ و چشمت با نور شود و بدنت راحت باشد.

    کافی ج ۶ ص ۴۸۴ یا ۳۰۴ باب ۳۷۵ ح ۲

    و در فقیه روایت کرده که حضرت صادق علیه السلام فرمود؛

    تراشیدن سر در غیر حج و عمره مثله است بر دشمنان شما و جمال است برای شما.

    کافی ج ۶ ص ۴۸۴ یا ۳۰۴ باب ۳۷۵ ح ۴
    فقیه ج ۱ ص ۱۲۴ یا ۱۶۷ ح ۲۸۸

    و ایضاً در فقیه روایت کرده که حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله به کسی فرمود که؛

    سر خود را بتراش تا این که جمال تو را زیادتر بکند.

    فقیه ج ۱ ص ۱۲۴ یا ۱۶۷ ح ۲۸۷

    و ششم از آنها ریش گذاشتن و شارب زدن است؛

    چنانکه در فقیه روایت نموده که حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله فرمود؛

    شارب ها را بزنید و ریش را دراز نکنید و خود را بر یهود شبیه نمایید.

    و فرمود؛ جماعت مجوس ریش خود را می‌تراشند و شارب ها را بلند میکنند و ما جماعت مسلمان ریش را نمیتراشیم و شارب ها را میزنیم و این فطرت اسلام است.

    فقیه ج ۱ ص ۱۳۰ یا ۱۷۶ ح ۳۲۹

    فقیه ج ۱ ص ۱۳۰ یا ۱۷۷ ح ۳۳۱

    و در کافی از معلّا روایت کرده که حضرت صادق علیه السلام فرمود؛

    آنچه زیادتر شود ریش به یک قبضه در آتش است.

    کافی ج ۶ ص ۴۸۶ یا ۳۰۶ باب ۳۷۷ ح ۲
    فقیه ج ۱ ص ۱۳۰ یا ۱۷۷ ح ۳۳۲

    و ایضاً در کافی از حسن زیّات روایت کرده؛

    که حضرت باقر علیه السلام را دیدم ریش خود را تخفیف داده بود و از یک قبضه کمتر بوده.

    کافی ج ۶ ص ۴۸۶ یا ۳۰۶ باب ۳۷۷ ح ۴

    و در کافی و فقیه از محمد بن مسلم روایت کرده اند؛

    که حضرت باقر علیه السلام را دیدم سر خود را میتراشید و به سلمانی فرمود که ریش مرا مُدوّر بکن.

    کافی ج ۶ ص ۴۸۶ یا ۳۰۶ باب ۳۷۷ ح ۵
    فقیه ج ۱ ص ۱۳۰ یا ۱۷۷ ح ۳۳۳

    و در وافی از حضرت امیرالمومنین علیه السلام روایت کرده که فرمود؛

    در زمان سابق یک قوم ریش خود را تراشیدند و شارب ها را نزدند و مسخ شدند؛

    و جمعی از فقهاء امامیه فتوی داده اند به حرام بودن تراشیدن ریش( تمام شد کلام آن مرحوم ).

    وافی ج ۴ ص ۶۵۸

    و در کافی از محمد بن طلحه روایت کرده که حضرت صادق علیه السلام فرمود؛
    زدن شارب ها و چیدن ناخن ها و شستن سر با ختمی در روز جمعه فقر را میبرد و روزی را زیادتر میکند.

    کافی ج ۳ ص ۴۱۸ یا ۲۳۷ باب ۲۳۸ ح ۵

    و هفتم از آنها مسواک کردن و مضمضه و استنشاق نمودن از جهت رفع عفونت دماغ و دهان

    چنانکه در کافی از اسحاق بن عمار روایت کرده که حضرت صادق علیه السلام فرمود؛

    که مسواک کردن از اخلاق انبیاء علیهم السلام است.

    کافی ج ۶ ص ۴۹۵ یا ۳۱۱ باب ۳۸۴ ح ۱

    و ایضاً از ابن عمار روایت کرده که حضرت صادق علیه السلام فرمود؛

    مسواک از سنت های پیغمبران علیهم السلام است.

    کافی ج ۶ ص ۴۹۵ یا ۳۱۱ باب ۳۸۴ ح ۲

    و ایضاً از شحام روایت کرده که حضرت صادق علیه السلام فرمود؛

    مسواک کردن از طریقه انبیاء علیهم السلام است.

    کافی ج ۳ ص ۲۳ یا ۱۷ باب ۱۵ ح ۲

    و ایضاً از ابن عمار روایت کرده که حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله به امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود؛

    یا علی ، البته در نزد وضوء گرفتن مسواک بکن.

    کافی ج ۸ ص ۷۹ یا ۴۵ ح ۳۳

    و ایضاً از محمد بن مروان روایت کرده که رسول الله صلی الله علیه و آله به امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود؛

    یا علی، از برای هر نماز مسواک بکن.

    کافی ج ۶ ص ۴۹۵ یا ۳۱۲ باب ۳۸۴ ح ۱۰

    و در تهذیب از سکونی از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده که حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله فرمود؛

    مسواک نمودن در نزد وضوء با انگشت ابهام و سبابه میشود.

    تهذیب ج ۱ ص ۳۵۷ ح ۱۰۷۰

    و در تهذیب از سماعه روایت کرده که از حضرت صادق علیه السلام سوال کردم؛

    از مضمضه و استنشاق؟

    حضرت فرمود؛ هر دو آنها از سُنّت و طریقه حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله است و اگر در وقت وضوء و نماز آنها را فراموش نمودی اعاده ندارد.

    تهذیب ج ۱ ص ۷۹ ح ۲۰۳

    و ایضاً از عبدالله بن سنان روایت کرده که حضرت صادق علیه السلام فرمود؛

    مضمضه و استنشاق از آن چیزها است که حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله آنها را سُنّت و طریقه خود قرار داده.

    تهذیب ج ۱ ص ۷۸ ح ۱۹۸

    و هشتم از آنها عطر است در هر جمعه و بلکه در هر روز

    چنانکه در کافی از شحام روایت کرده که حضرت صادق علیه السلام فرمود؛

    عطر استعمال کردن از طریقه های انبیاء علیهم السلام است.

    کافی ج ۶ ص ۵۱۰ یا ۳۲۱ باب ۳۹۰ ح ۲

    و ایضاً از ابن رثاب روایت کرده که از حضرت صادق علیه السلام شنیدم که می فرمود؛

    که حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله فرموده که عطر و بوی خوب قلب را محکم مینماید و قوّه ی جماع را زیاده می‌کند.

    کافی ج ۶ ص ۵۱۰ یا ۳۲۱ باب ۳۹۰ ح ۳

    و در کافی و فقیه از ابن خلاد روایت کرده اند که حضرت رضا علیه السلام فرمود؛

    سزاوار نیست ترک کردن عطر در هر روز و اگر قادر نباشد در یک روز در میان و اگر قدرت نداشته باشد در هر جمعه باید عطر استعمال بکند و ترک نکند.

    کافی ج ۶ ص ۵۱۰ یا ۳۲۱ باب ۳۹۰ ح ۴
    فقیه ج ۱ ص ۴۲۵ ح ۱۲۵۶

    و در کافی از خزّاز روایت کرده که از حضرت صادق علیه السلام شنیدم می فرمود؛

    بر هر مؤمن حق است در هر جمعه شارب زدن و ناخن چیدن و عطر استعمال نمودن.

    کافی ج ۶ ص ۵۱۱ یا ۳۲۱ باب ۳۹۰ ح ۱۰

    و ایضاً از علی بن ابراهیم روایت کرده که حضرت صادق علیه السلام فرمود؛

    هر که عطر استعمال نماید در اول روز عقل او تا به شب ثابت میشود.

    و آن حضرت فرمود؛ نماز کسی که عطر استعمال بکند افضل است از هفتاد نماز بدون عطر.

    کافی ج ۶ ص ۵۱۰ یا ۳۲۱ باب ۳۹۰ ح ۷

    ✍ و نهم از آنها دفن خون و موی و ناخن و امثال این ها است

    چنان که در کافی از ابوکهمش روایت کرده که از حضرت صادق علیه السلام پرسیدم؛

    از تفسیر آیه ؛ « أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ كِفَاتًا ـ أَحْيَاءً وَأَمْوَاتًا ».

    حضرت فرمود؛ دفن کردن موی و ناخن است.

    سوره مرسلات آیه ۲۵ و ۲۶
    کافی ج ۶ ص ۴۳۹

    و ایضاً از عبدالحمید روایت کرده که دو دندان حضرت باقر علیه السلام افتاد و به حضرت صادق علیه السلام فرمود؛

    آنها را در کفن من بگذار و با من دفن بکن.

    کافی ج ۳ ص ۲۶۲ ح ۴۳

    و در فقیه روایت نموده که حضرت صادق علیه السلام فرمود؛

    دفن کردن موی و ناخن از سنّت است و باید شخص آنها را دفن بکند.

    فقیه ج ۱ ص ۷۴ ح ۳۱۷

    و روایت شده که از جمله طریقه و سنّت حضرت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است دفن کردن موی و ناخن و خون.

    فقیه ج ۱ ص ۷۴ ح ۳۱۸

    و در خصال از عروه روایت کرده که حضرت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم همیشه امر می فرمود به دفن کردن هفت چیز از انسان؛

    موی  و ناخن و خون و خون حیض و مشیمة (بچه دان) و دندان و علقه .

    خصال ص ۲۵۱ ح ۱۲۰

    ✍ و مقصود از دفن اینها رفع کثافت و تحصیل نظافت است.

    ✍ و دهم از آنها پاک نگه داشتن آبها است

    چنانکه در کتب اربعه از ابن ابو یعقوب و ابن مصعب روایت کرده اند که حضرت صادق علیه السلام فرمود؛

    زمانی که تو بر سر چاه آمدی و جنب بوده باشی و دلو و چیز دیگر نیافتی برای آب برداشتن تیمم بکن و خداوند آب همان خداوند خاک است و بر داخل چاه نروی و آب مردمان را فاسد و ضایع مکن.

    کافی ج ۳ ص ۶۵ یا ۴۲ باب ۴۱ ح ۹
    تهذیب ج ۱ ص ۱۸۵ ح ۵۳۵

    و در کافی و تهذیب از ابن ابوالعلاء روایت کرده اند که از حضرت صادق علیه السلام سوال کردم؛

    از مردی که مرور میکند به گودالی آب و دلو ندارد که آب بردارد.؟

    حضرت فرمود؛ نیست برای او اینکه نازل شود بر داخل آب آن گودال و خداوند آب خداوند خاک است تیمم باید بکند.

    کافی ج ۳ ص ۶۵ یا ۴۲ باب ۴۱ ح ۷
    تهذیب ج ۱ ص ۱۸۴ ح ۵۲۷

    و در فقیه از حلبی روایت کرده اند که شخصی عبور نمود به گودی از آب و با او دلو نیست که آب بردارد؟

    حضرت فرمود؛ باید داخل نشود بر میان آب و باید تیمم نماید و خداوند آب همان خداوند زمین است.

    فقیه ج ۱ ص ۱۳۹ ح ۲۱۴

    ✍ و در این احادیث صحیحه از داخل شدن به میان آب آن شخص را منع فرموده اند و با وجود این که برای او غسل و یا وضوء از جهت نماز واجب بوده و دخول در آب نیز ممکن بوده است و علت منع از داخل شدن بر آب را در حدیث اول فساد آب قرار داده که مبادا آب گل آلود شود و یا کثافت بدن جنب و یا دست های وضوء گیرنده به میان آب مردمان ریخته شود و آب ایشان فاسد گردد، پس وجوب نظافت و دفع کثافت بالاتر از این در دین اسلام چه میشود؟!

    فهرست احئئکام

    پاسخ به سوالات

    در رابطه با احکام این ماده اگر مشکلی یا سوالی دارید از طریق پیج اینستاگرام اقدام نمایید.

    دیدگاهتان را بنویسید

    آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلدهای مورد نیاز با * مشخص شده است

    نوشتن دیدگاه